دفتر شما

براي اين كه تبديل به يك رهبر خوب شويد ابتدا بايد خودتان را رهبري كنيد. اكثر افراد با نيت خير وارد جايگاههاي بالا ميشوند ، اما غالبا به دليل درخواستها – و مزيت هاي شغلي از پا در مي آيند. اگر ميخواهيد يك رهبر خوب شويد، زمان و انرژي خود را صرف خود-رهبري كنيد.

به گفته لارس سودمن، سخنگوي سابق برنامه TEDxUCLouvain ،   رهبر خوب بودن كمي شبيه به پدر يا مادر بودن است .  همه ما از پيش ديدگاههاي خوش بينانه اي درباره اينكه چطور قرار است عمل كنيم، چقدر باورنكردني عمل خواهيم كرد و چطور از كنار اشتباهاتي كه ديگران مرتكب ميشوند خواهيم گذشت داريم.

اما وقتي زمان پذيرفتن نقش مان مي رسد، در مي يابيم كه واقعيت با انتظارات و تصورات ما منطبق نيست. براي مثال سودمن اعتقاد داشت كه اولين نقش مديريتي خود را به نحو عالي انجام خواهد داد. سپس اولين نشست اصلي با كارمندانش را برپا كرد، يكي از كارمندان سوالي درباره امضاي ايميلي شركت پرسيد، و صورت جلسه ها – و دستورات او به آنها – به طور كامل از هم پاشيد.

بعد از چند ماه، سودمن متوجه شد او در حال مقابله با عوامل ريشه دار مشخصي بود كه همه رهبران را از پيشرفت كردن باز مي داشت. رهبران مانند بسياري از افراد در دنياي كاري، مشغله هاي بسيار و زمان ناكافي براي انجام آنها دارند. درحالي كه به شدت به دنبال اثرگذاري هستند، مانند گروه موسيقي headless chickens  ميتازند و چندان واضح به الويت ها و استراتژي هايشان فكر نمي كنند. و بودن در مسند قدرت باعث ميشود تصور كنند كه افراد زيردست آنها از پس بسياري از مشكلات بر مي آيند.

سودمن، كه اكنون يك مشاور مديريتي در بلژيك است،  راه حلي بالقوه براي « مشكلات كلاسيك رهبري» كه توسط ماركوس آئورليوس؛ امپراطور روم و فيلسوفي رواقي مطرح شده را پيدا كرده است. ماركوس آئورليوس به جاي آنكه وقتش را صرف يادگيري براي رهبري ديگران كند، بخش عظيمي از انرژي اش را بر روي تسلط پيدا كردن بر خود-رهبري قرار داد. سودمن همچنين به نقل قولي آموزنده از دي هاك، بنيان گذار كارتهاي اعتباري Visa برخورد كه گفته بود : اگر به دنبال رهبري كردن هستي، حداقل ۴۰ درصد از زمانت را صرف مديريت خودت كن»

سودمن اين راهنمايي را– در ابتدا به عنوان يك رهبر خوب و اخيرا به عنوان فردي كه به رهبران ديگر براي موفق شدن كمك مي كند، بسيار سودمند يافت . در زير او به سه عملكرد مرتبط با خود-رهبري اشاره مي كند.
بيشتر بخوانيد: چگونه خصوصيات يك رهبر را كسب كنيم؟

از نقطه ضعف هاي خود آگاه شويد

رهبران بايد  نسبت به تمام تعصبات، تمايلات و ضعف هاي خود آگاه باشند. اين اطلاعاتي حياتي براي يك مدير است، اما هميشه گرفتن چنين بازخوردي از همكاران و زيردستان آسان نيست . براي بسياري از افراد ارائه انتقادهايي حقيقي ،حتي زماني كه به آنان گفته ميشود براي نظراتشان توبيخ يا تنبيه نمي شوند، دشوار است.

در عوض، عملي كه سودمن آن را  « بررسي ويژگي هاي شخصيتي» مي نامد را انجام دهيد. به فردي كه با او كار كرده ايد فكر كنيد كه – در نظر شما يا در نظر همكاران معتمد – رهبر  يا مدير بدي بوده است.

چه كارهايي انجام داده اند كه منجر به قضاوتهايي منفي در مورد آنان شده است؟ سپس، از خودتان بپرسيد: آيا هيچ يك از آن رفتارها را انجام ميدهيد؟ سودمن چنين ادامه مي دهد كه به خودتان از يك تا پنج امتياز بدهيد ( اگر اصلا درآن رفتارها مشترك نيستيد ۱ و در صورتي كه تمام رفتارها را داريد به خود ۵ بدهيد)

شايد شما مديري داشته ايد كه اطلاعات مهم را از كارمندانش مخفي نگه مي داشته است، كه باعث ميشده افراد زيردست او به راحتي نتوانند كارهايشان را انجام دهند. يا شايد مدير خرد داشته ايد؟ مديري كه دايما فرياد مي زند؟ فردي كه كارمندي را بيش از بقيه دوست داشته – و اجازه ميداده تا همه متوجه آن شوند؟ احتمالا رهبراني را نيز تجربه كرده ايد كه اعمالشان كمتر نمايشي يا انگشت نمايانه بوده اما همچنان آسيب رسان بوده است. شايد به صورت گنگي با ديگران ارتباط برقرار مي كرده اند؟ يا هميشه به شما مي گفته اند بعدا به با شما تماس خواهند گرفت اما « بعدا» هيچ گاه فرا نرسيده است.

اگر برخي از رفتارهاي آنها به دل شما مي نشسته است تعجب نكنيد. نكته بدي كه در ديگران مي يابيم در بسياري از مواقع با رفتارهاي ما عجين شده است. بعد از اينكه  زمينه هاي بالقوه پيشرفت خود را شناسايي كرديد، برنامه اي براي نحوه كار كردن بر روي آنها تدوين كنيد. سعي كنيد هر ماه ارزيابي ويژگي هاي شخصيتي را انجام دهيد.

بيشتر بخوانيد: دو تكنيك افزايش بهره وري كه رهبران موفق به كار مي‌برند

روزانه مراقبه كنيد

هر روز، ۵- ۱۰ دقيقه به چالش هايي كه اخيرا از پس آنها بر آمده ايد و چالشهايي كه به زودي با آنها روبه رو خواهيد شد، صرف كنيد.

در حاليكه ماركوس آئورليوس عاشق مراقبه كردن در شب بود، سودمن دوست دارد صبحها به هنگام صرف قهوه اين كار را انجام دهد. سوالاتي كه مي بايست مطرح كنيد عبارتند از : مديريت من ديروز چگونه بود؟ چطور رهبري كه دوست دارم به آن تبديل شوم با چالش هايي كه من با آنها روبه رو شدم روبه رو مي شد؟ چالش هاي امروزم چطور؟ چطور به شكلي متفاوت مي توانستم عمل كنم؟ افكار خود را بنويسيد تا بتوانيد به آنها رجوع كرده و از آنها بياموزيد

احساسات تان را تعديل كنيد

صرف نظر از اينكه چقدر آماده بوده يا فكر كرده باشيد، كارمندان، همكاران، مشتريان و شركايي وجود خواهند داشت كه شما را عصباني، مايوس يا ناراحت مي كنند. سودمن صادقانه اعتراف مي كند كه لحظاتي وجود خواهند داشت كه شما به عنوان يك رهبر خوب با آنها روبه رو شده و با خود فكر مي كنيد«  اه! ديگر تمامش كنيد»

در اينجاست كه تمرين چهارچوب بندي مجدد وارد مي شود. سودمن پيشنهاد مي كند وقتي آن لحظات اعصاب خورد كن فرا مي رسند، صبر كنيد و از خود بپرسيد … اين مساله اكنون از يك تا ۱۰  چقدر اهميت دارد؟

شما اكنون بايد با مسايلي كه امتياز ۹ يا ۱۰ ميگيرند مشغول باشيد، اما متوجه ميشويد كه مسايلي كه اعصاب شما را به هم مي ريزند، اهميت كمتري دارند.در برابر هر چيزي كه امتيازي برابر ۶ يا كمتر داشته باشد، يا به طور فيزيكي (مثلا من به يك استراحت كوتاه نياز دارم، الان بر مي گردم) يا مجازا ( يك دقيقه به من زمان بدهيد  تا به صحبتهاي شما فكر كنم) از حضور ديگران مرخص شويد.

سپس به خودتان لحظه اي زمان براي فكر كردن بدهيد : رهبري كه من روياي آن را در سر دارم اين شرايط را چگونه مديريت مي كرد؟» پاسخ آن را خواهيد يافت.

بيشتر بخوانيد: رهبران گوگل چه ويژگيهايي دارند كه ديگران ندارند؟

لارس سودمن  مشاور، سخنران اصلي و مربي اجرايي مباحث مديريتي، استراتژي، نوآوري و ارتباطات است.

سودمن به عنوان صاحب Sudmann & Company كه يك شبكه آموزشي مشاوره و مديريت است، از تجارب كاري خود – بالاخص به عنوان مدير ارشد مالي شركت Procter & Gamble Services بلژيك، و همچنين تخصص مشاوره اش با شركت هاي فورچون ۵۰۰ براي كمك به سازمانها به منظور دستيابي به نتايج بهتر استفاده مي كند. او همچنين سخنران دانشگاههاي Braunschweig و Lüneburg و دانشگاه    RWTH Aachen مي باشد.

 منبع: getpocket